دانلود رمان احساس اشتباهی به قلم فریده بانو با لينک مستقيم

دانلود رمان احساس اشتباهی برای پی‌دی‌اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان احساس اشتباهی: عاشقانه ، اربابی ، اجتماعی
نويسنده رمان: فریده بانو
تعداد صفحات: 792
“این رمان جلد دوم رمان کاتیا دختر ارباب می باشد”

رمان احساس اشتباهی

خلاصه‌‌ای از رمان : میگم ساینا عمه فیروزه یادته؟
– آره، چند سال پیش رفتن اتریش…
– ده سال پیش که عمه رفت اتریش ما 15 سالمون بود.
– رهام و پرهام هم تقریبا هم سن ما بودن…
– چه روزای خوبی بودن…
– خوب حالا چی شد یاد اونا افتادی؟
– مامان اینا دیشب می گفتن عمه شاید بیاد، میگم چطوره یکم پسرعمه هارو اذیت کنیم؟
– چطوری!؟
– مثلا تو جای من به رهام پیام بده، منم جای تو به پرهام…
بخشی از متن رمان احساس اشتباهی
روی تخت چوبی مادرجون که زیر تاک انگور کنار باغچه قرار داشت با هلنا دراز کشیدیم، هردو خسته و کوفته تازه از سرکار اومدیم خانه عزیز…

هوای تیرماه گرم و طاقت فرساست…
– وای چقدر گرمه…
– آره واقعا خیلی، هلاک شدم.
صدامو انداختم رو سرم: عزیز جون چی شد اون هندوانه تگریت؟
– اوی یابو بیار پایین اون صدای گوش خراشتو، کر شدم.
یکی زدم تو بازوی هلنا…
– درد، ادب داشته باش یابو چیه؟
– چشم عزیزم لطفا کمتر عرعر کن…
– هلنا!!
– وای، الان خودت گفتی ادب داشته باش.
یک نسیم خنکی وزید دستمو دراز کردم و یک خوشه انگوری که تازه داشت پخته میشد چیدم، یک حبه انگور انداختم در دهانم، هلنا دستشو دراز کرد چند حبه انگور یک جا انداخت تو دهانش…
– مال من بوداااا…
– من و تو نداریم که عشقم.
– جمع کن بابا این بساط عاشقی رو…
– میگم ساینا…
– هوم بگو…
– مرض هوم چیه؟ بگو جانم، نفسم…
– هلنا تو باز سیمات قاطی کرده.
هلنا غش غش خندید که باعث شد منم بخندم، بین خنده گفتم:
– چی می گفتی دختر؟
هلنا جدی شد و گفت…

آپلود رمان آموزش دانلود
لینک های دانلود

نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان

گزارش مشکل پیامک به پشتیبانی
دانلود جدیدترین رمان ها از کانال دانلود رمان :) عضویت در کانال دانلود رمان