دانلود رمان جان شهرزاد به قلم رز آبی با لینک مستقیم

رمان جان شهرزاد نسخه کامل

موضوع رمان : عاشقانه ، طنز ، هم خانه ای ، انتقامی
تعداد صفحات : 1913

خلاصه ای از رمان : داستان این رمان درباره دختری به نام شهرزاد می باشد که پدراو توسط همکارش به قتل می رسد.
شهرزاد پس از مدت ها قبول می کند که رضایت بدهد اما در عوض این رضایت پسر قاتل پدرش با او ازدواج کند.
او با این ازدواج قد انتقام دارد، شهرزاد همسر آن پسر می شود تا بتواند ارث پدر او را از آن خود کند…

و چه بلاهایی که پس از ازدواج بر سر جانیار نمی آورد…
قسمتی از داستان رمان جان شهرزاد
همونطور که بی حوصله وسایلم رو داخل کیفم می چپونم میگم:
-بابا میشه بس کنی؟ مخم نمی کشه!
-دارم بهت میگم سن و سالت بره بالا دیگه هیچ شخصی در این خانه رو نمی زنه شهرزاد!
کتش رو می پوشه و من کلافه کوله ام رو روی شانه می ندازم:
-احتمالا شب دیر میام!
-کی می خوای رفیق بازیت رو تموم کنی دختر؟ کی می خوای سرو سامون بگیری؟ بزرگ شی؟
با عصبانیت نگاهش می کنم:
من سازش ندارم با مردای این دوره زمونه…
همون دو سال پیش زن یک پسر نامرد شدم که واسه پول شما کیسه دوخته بود و خرم کرد بس نیست؟
-همه مگه مثل شهاب هستن؟
-هوف بابا، بیا برو سرکار لطفا، مگه نگفتی ارثی بهم تعلق نمی گیره تا ازدواج نکنم؟ پس دیگه مشکلت چیه؟
با اخم میگه:
-مشکل من دارایی هام هست…
-پدر جان من شوهر نمی کنم.
بیرون میرم و عصبی از حیاط بزرگمون می گذرم، پشت ماشین می نشینم و استارت می زنم، راحله تامی رو از شیشه ماشین بهم میده، روی صندلی کنارم می گذارم و حرکت می کنم.
دستی روی سرش می کشم:
-ببرمت مهد بعد میام…