دانلود رمان خوشبختی های کوچک به قلم مژگان زارع با لينک مستقيم

دانلود رمان خوشبختی های کوچک نسخه پی دی اف، اندرويد، آيفون، جاوا
موضوع رمان خوشبختی های کوچک: عاشقانه ، اجتماعی
نويسنده رمان: مژگان زارع
تعداد صفحات رمان 244 صفحه

خلاصه رمان : فیروزه، یک زن امروزی است.
درس خود را خوانده و حالا هم کسب و کار کوچک خودش را راه اندازی کرده است.
اما در باطن هنوز یک زن سنتی است.
از آن دسته زن هایی که هویتشان در گرو هویت شوهرشان می باشد.
و اما  فیروزه خانم وارد سراشیبی زندگی می شود، باید دید که او می تواند پس از سراشیبی از سربالایی زندگی بالا رود یا خیر…
قسمتی از متن رمان خوشبختی های کوچک
پس اين سميه کجا مانده؟
سعي مي کنم به خنده های کارآفرينان غيرنمونه اي که ازشان جلو زده بودم فکر نکنم ولي کلمه ی گوگولی مگولی…
حتي سميه هم خنديد. نامرد!
من از کجا مي دانستم يک روزي اين فروشگاه فسقلي اسمي در مي کند و کلي مشتري مي آيند سراغش؟
اگر حدس مي زدم حتماً اسمش را مي گذاشتم بانو، يا چه مي دانم مادر.

خاله فَفَر هم گفت اين اسم خنک و نچسب است.
براي آن ها خنک و نچسب است ولي براي من يک بچه است، که خودم به دنیا آوردمش و بزرگش کردم، بعله!
سميه در ماشين را به ضرب باز مي کند و خودش را عين يک گوني پر از خرت و پرت توي صندلي پرت مي کند.
منتظرم دوباره بخندد به سرکار خانم فيروزه صبور و فروشگاه نمونه اش.
خودم هم نيشم تا بناگوش باز است ولي سميه نمي خندد.
هي سميه چي شده؟
شانه بالا مي اندازد: خوشم نيومد…
دقيق مي شوم در اجزاي صورتش.
صورتش وقتي ناراحت است واقعاً وحشتناک مي شود و حالا ناراحت است. نگران مي گويم: از چي خوشت نيامد؟
دستش را…