دانلود رمان شیرین نوشته مرتضی مودب پور با لينک مستقيم

دانلود رمان شیرین با فرمت های اندرويد، آيفون، پی دی اف، جاوا
موضوع رمان شیرین: عاشقانه ، طنز
نويسنده رمان: مرتضی مودب پور
تعداد صفحات رمان: 540 صفحه

دانلود رمان شیرین

خلاصه داستان: ﻣﻦ آرﻣﯿﻦ ﭘﮋوﻫﺶ هستم.
ﺣﺪود ﻫﻔﺖ ﺳﺎل ﭘﯿﺶ ﻫﻤﺮاه ﭘﺴﺮﺧﺎﻟﻪ ام، ﺑﺎﺑﮏ ﺳﺘﻮده، ﺑﺮای اداﻣﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ از کشور ﺧﺎرج ﺷﺪﯾﻢ.
ﺗﻮ اﯾﻦ ﻣﺪت دوﺗﺎﯾﯽ ﺗﻮ یک آپارتمان شیک زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿ ﮑﻨﯿﻢ.
از ﻧﻈﺮ ﻣﺎدی وﺿﻊ ﭘﺪرهاﻣﻮن خوب هست. اﻣﺸﺒﻢ اﯾﻦ ﺑﺎﺑﮏ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ از دوﺳﺘﺎنش رو دﻋﻮت ﮐﺮده ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻮن، اﮔﺮﭼﻪ ﻣﻦ اﺻﻼ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪاﺷﺘﻢ…
قسمتی از رمان شیرین
ﺑﺎﺑﮏ ـ آرﻣﯿﻦ! اوﻣﺪي ﺗﻮ اﺗﺎق ﺧﻮاب ﭼﮑﺎر ﺑﻮف ﮐﻮر؟!‬
ـ ﺳﺮم درد ﻣﯿ ﮑﻨﻪ. ﺑﺬار ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺨﻮاﺑﻢ ﺑﻌﺪ ﺧﻮدم ﻣیام.‬
ﺑﺎﺑﮏ ـ این همه خوابیدی به کجا رسیدی؟! ﺣﺪاﻗﻞ اﯾﻦ ﭼﻨﺪ وﻗﺘﻪ ﺑﯿﺪار ﺑﺎش!
ﭘﺎﺷﻮ ﭘﺎﺷﻮ‬ زﺷﺘﻪ. ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻧﺎراﺣﺖ ﻣﯿﺸﻦ.‬
ـ ﺑﺎور ﮐﻦ ﺑﺎﺑﮏ ﺣﺲ ﺗﻮ بدنم نیست.‬
ﺑﺎﺑﮏ ـ اﯾﻨﻮ ﺟﻠﻮی دوستام ﻧﮕﯽ ها من به اینا گفتم مردای ایرانی هر کدوم مثل رستم پهلوان هستن.
ـ اﯾﻦ ﭼﺮت و ﭘﺮﺗﺎ ﭼﯿﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﺎ ﮔﻔﺘﯽ؟!‬

ﺑﺎﺑﮏ ـ ﭼﺮت و ﭘﺮت؟ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﯿﺰا رو ﺑﺮاﺷﻮن ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﺸﻮن ﻋﺎﺷﻖ ﻣﺮدای اﯾﺮاﻧﯽ هستن! حالا پاشو بریم زشته…
ـ ﺷﻤﺎﻫﺎ ﺑﺮﯾﻦ، ﻣﻦ ﯾﻪ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﭼﺸﻤﻢ ﮔﺮم ﺷﻪ ﺑﻌﺪ میام.‬
ﺑﺎﺑﮏ ـ ﺑﺎﺑﺎ ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺮﯾﻢ. اﮔﻪ ﻧﯿﺎي اﯾﻨﺎ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ ﻣﺮدهاي اﯾﺮاﻧﯽ ﻫﻤش خوابن!
ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﻠﯿﻪ! ﭘﺎي آﺑﺮوي ﻣﺮداي‬ اﯾﺮاﻧﯽ وﺳﻄﻪ!‬
«رز ﺑﻪ اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﮔﻔت»‬
ـ ﭘﺎﺷﻮ آرﻣﯿﻦ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ وﻗﺖ ﺧﻮاب ﻧﯿﺴﺖ!‬
ﺑﺎﺑﮏ ـ ﺧﻮاب ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ؟‬
ﻣﺎ ﻣﺮدهاي اﯾﺮاﻧﯽ اﺻﻼ اﻫﻞ ﺧﻮاب ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ رز ﺧﺎﻧﻢ!‬
ﻣﺎ در ﻃﻮل ﺷﺒﺎﻧﻪ روز، ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﯽ ﺧﻮاﺑﯿﻢ، ﺑﯿﺴﺖ و ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ و ﯾﻪ رﺑﻊ ﺗﻤﻮم، ﯾﻪ ﻧﻔﺲ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ!‬
رز ـ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﯿﺴﺖ و ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ و ﭼﻬﻞ و ﭘﻨﺞ دﻗﯿﻘﻪ! ﯾﻪ رﺑﻊ دﯾﮕﻪ ﺷﻮ ﭼﯿﮑﺎر می کنین؟‬…


برای دانلود رمان شیرین ابتدا باید این رمان را خریداری نمایید.
شما می توانید نسخه اصلی و کامل این رمان را از طریق درگاه بانکی زیر خریداری نمایید.

قیمت 24,000 تومان


لینک دانلود این رمان بلافاصله بعد از پرداخت موفق قابل مشاهده و فعال خواهد شد.

جهت تماس با ما و یا ارسال تیکت پشتیبانی اینجا کلیک کنید

آپلود رمان آموزش دانلود

نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان

گزارش مشکل پیامک به پشتیبانی
دانلود جدیدترین رمان ها از کانال دانلود رمان :) عضویت در کانال دانلود رمان
1 نظر ارسال شده
  1. rozhyar گفت:

    رمان خوبی بود ولی آخه این چه کاریه که آقای مودب پور می کنه اولش یک عالمه می خندی بعد آخرش همه خنده هایی که کردی رو از همه وجودت می کشه بیرون :-\