دانلود رمان مرد ماورائی نوشته arefe sajadi با لينک مستقيم
دانلود رمان مرد ماورائی با فرمت هاي اندرويد، آيفون، پي دي اف، جاوا
موضوع رمان مرد ماورائی: تخیلی ، عاشقانه
نويسنده رمان: arefe sajadi
تعداد صفحات رمان: 569 صفحه
خلاصه داستان: داستان این رمان حکایت مردی است که مجهول بودنش، هیزم میشود و جرقهی کنجکاوی را شعلهور میکند.
و دختری که در همان آتش میسوزد.
دخترکی که کنجکاویاش گریبانگیر رویاهایش میشود و کاخ آرزوهایی را که روزی آجر به آجرش را با مرد رویاهایش طرح زده ویران میکند.
و مردی که به جان ریشهی آرزوها تیشه میشود.
همانیست که میگویند ماورائی.
این داستان، داستان مرد ماورائی است.
قسمتی از رمان مرد ماورائی
زبانش بند آمده بود و فقط با تردید نگاه می کرد.
هنوز در شوک بود.
باورش نمیشد، اصلا باورش نمی شد، یعنی درست دیده بود؟
یعنی این مرد مجهول واقعا…؟ با فریاد بلندش به خود لرزید:
– به چی زل زدی احمق؟ بدبخت خبر نداری چه غلط بی جایی کردی؟
با پوزخند زشتی به او نزدیک شد. سر دخترک به طور عجیبی تیر کشید.
دخترک جیغ بلندی کشید و با تماس دستش با صورت دخترک سعی کرد تا از چنگال این هیولای وحشتناک فرار کند. اما تلاش در مقابل او؟
مگر می شد از چنگ یک هیولای خشمگین فرار کرد؟
با تلاش برای فرار فقط او را بیشتر حساس می کرد.
ناامید و ترسیده زیر لب با صدایی که شک داشت بیرون می آید یا نه گفت:
من هیچی ندیدم، من هیچی ندیدم. تورو خدا، تورو خدا ولم کن.
چهره ی هیولای مقابلش که تا دیروز رهان نام داشت، از شدت تمسخر درهم شد.
اینکه دختر ساده و عادی چون او خیال می کرد می تواند او را بازی دهد، خنده دار بود.
همانطور که پوزخندش را حفظ کرده بود با تمسخر گفت:
-آخی! واقعا؟؟ حیف که من می فهمم…
نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان
ممنون از شما و سایت بسیار خوبتون. لطفا اپلیکیشن سایت رو طراحی کنید که براحتی دسترسی داشته باشیم به مطالب سایتتون با تشکر
کاش جلد دو داشت بی نظیره
آقا این رمان جلد دو داره؟ کی جلد دومش میاد؟؟؟؟
به محض اینکه نویسنده جلد دوم رو بنویسن ما در سایت قرار خواهیم داد
خیلی عالی .عالی عالی عالی عالی 😭😭😭😭
جلد دومش نیامده هنوز😢؟؟؟؟
سلام، خیر
خدااااااای من این رمان معرکه بود معرکه! نمیدونم چطور از نویسنده ی عزیز این رمان بابت این رمان زیبا و عاشقانه هر چند تخیلی تشکر کنم واقعا که اشک من سر این رمان دراومد و با تموم شدنش احساسی شدم! لطفا جلد دوم این رمان زیبا رو بنویسید در دسترس ما قرار بدید!!!!
سایتتون بسیار عالی هست.
من یک رمان چند سال پیش خونده بودم اسمش یادم نمیاد.
یه دختر روستایی بود که یه مرد زخمی پدرش رو میاره خونه به مرور عاشق هم میشن و با هم فرار میکنن به شهر.. اگه اسمش یادتون هست ممنون میشم راهنمایی کنید.
سلام خیلی خوووووب بود ولی خب جلد دومش کی میاد؟
خیلییی عالی بود
فقط بیصبرانه منتظر جلد دومش هستم
کی جلد دومشو میزارید
توروخدا زود بزارید😭
سلام اسم نویسنده این رمان : عارف هست یا عارفه ؟ مرد هست یا خانم ؟
ممنون اسمش رو متوجه شدم خانم عارفه سجادی