دانلود رمان فقط فریاد نزن به قلم مریم رمضانی با لينک مستقيم

دانلود رمان فقط فریاد نزن نسخه پی دی اف، اندرويد، آيفون، جاوا
موضوع رمان فقط فریاد نزن: عاشقانه
نويسنده رمان: مریم رمضانی
تعداد صفحات رمان 367 صفحه

رمان فقط فریاد نزن

خلاصه رمان : هیلدا به خاطر بی پولی پدرش مجبور می شود تن به ازدواج با مرد پنجاه ساله ای به نام احسان بدهد.
احسان که دارای دو فرزند است و از همسرش طلاق گرفته است.
احسان در ازای ازدواج با هیلدا، پول بسیار زیادی به پدر هیلدا می دهد.
هیلدا به عمارت احسان پا می گزارد و با احسان و فرزندانش زندگی می‌کند.
اما قضیه به همینجا ختم نمی شود و در این میان اتفاقاتی می افتد، سوشا پسر احسان، به هیلدا علاقه مند می شود و این شروع ماجرای جالبی از زندگی این دو نفر هست…
قسمتی از متن رمان فقط فریاد نزن
بافتن موهام که تموم شد، از روی صندلی چرخ دار مقابل آینه، بلند شدم، و با لبخندی مصنوعی و ساختگی، رو به شیدا گفتم:
«مرسی شیدا جان، امیدوارم که جبران کنم. به خدا دیگه روم نمی شه تو چشم هات نگاه کنم!»

شیدا لبخند شیرین و مثل همیشه، دل گرم کننده ای زد:
«قربان چشم هات هیلدا جان!»
تشکر کردم و از آرایشگاه بیرون اومدم.
هنوز هم دل درد داشتم…
خب آخه کدوم انسانی، وقتی همیشه غذاهای مونده ی، چند شب پیش رو بخوره، سالم می مونه؟
هیروش همیشه برام، از هتل غذا می آورد، که اون هم اون جوری اخراج شد!…
روسری کوتاه و نازکم رو کمی جلوتر کشیدم، و گام هام رو تند تر کردم، اگه دیر می رسیدم، بابا سرافکنده می شد.
دلم نمی خواست، خجالت بکشه.
دیگه من با این تقدیر کنار اومدم، امشب به خواستگار شصت و پنج ساله ای که چهل و پنج سال از من بزرگ تره، جواب مثبت می دم!…

آپلود رمان آموزش دانلود

نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان

گزارش مشکل پیامک به پشتیبانی
دانلود جدیدترین رمان ها از کانال دانلود رمان :) عضویت در کانال دانلود رمان
4 نظر ارسال شده
  1. مهرناز۱۱۰ گفت:

    توروخدا نویسنده های محترم وقتی دارن رمان می نویسن به احکام شرعی ازدواج هم دقت کنن. مثلا زنی که طلاق گرفته یا صیغش تموم شده تا زمانی که عده داره حتی نمیشه ازش خواستگاری کرد و اگه خواستگاری کنن حرام ابدی به هم میشن. یا مثلا زن بابا هرگز نمیتونه با پسر شوهرش ازدواج کنه چون محرمن. رمانها قشنگن ولی وقتی این چیزها رعایت و دقت نشه جالب نیست. از خانم رمضانی توقع بیشتری داشتم.

  2. فاطمه گفت:

    رمان قشنگی بود جالب و متفاوت ولی دیگه آخرای رمان خیلی لج و لجبازی هاشون ادامه پیدا کرد طوری که هیجان رمان کمتر شده بود ولی در کل پایانش عالی بود ممنون از خانم رمضانی عزیز بابت این رمان زیبا ??

  3. زهرا گفت:

    ممنون عالی بود ♡

  4. بانو گفت:

    یعنی طبق نظری که خانم مهرناز گذاشتن زن بابا با پسرش ازدواج می کنه؟؟؟
    هیچ وقت رمانی رو نخوانده قضاوت نمی کنم ولی این نظری که گذاشتن باعث شد دیگه نخوام رمان رو دانلود کنم…