دانلود رمان ارباب زاده مغرور من از الهه آتش با لینک مستقیم

دانلود رمان ارباب زاده مغرور من با فرمت های pdf,apk,epub,jar

موضوع رمان: عاشقانه ، اربابی
نویسنده رمان: الهه آتش

دانلود رمان ارباب زاده مغرور من

خلاصه رمان: اربابی از تبار سیاهی، قدرت و خشونت دختر ارباب دختری از جنس سکوت، آرامش، پاک، ساده و عاشق خدمتکار ارباب پسری از جنس سنگ و انتقام اما مهربون حالا این دختر قصه عاشق پسر قصه مون میشه و زمانی که ارباب متوجه میشه حالا چی در انتظار این دو نفر است…
قسمتی از رمان ارباب زاده مغرور من
_: یسنا یسنا بیا، دوباره رحیم افتاده به جون یکی تو رو خدا بیا.
_: باز چی شده؟ من حوصله کل کل کردن با اون دیو دو سرو ندارم. (بیشتر…)

دانلود رمان محترم اثری از بهیه پیغمبری با لینک مستقیم

رمان محترم نسخه pdf و فایل قابل اجرا روی اندروید و آیفون

ژانر | عاشقانه، اربابی، اجباری
تعداد صفحه | 405

رمان محترم

خلاصه رمان محترم : این رمان داستان زندگی محترم٬ دختر زیبای شمالی است که به اجبار به عقد خان ده تن می‌دهد و با این کار داغ به دل اسدالله، جوان زیبا و عاشق محترم می‌گذارند
بخشی از داستان رمان محترم
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن درآید بگشای تربتم را بعد از وفا و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید. (بیشتر…)

دانلود رمان عمارت ارباب اثری از زهرا قلنده با لینک مستقیم

رمان عمارت ارباب نسخه pdf و فایل قابل اجرا روی اندروید و آیفون

ژانر | اربابی رعیتی، ازدواج اجباری
تعداد صفحه | 336

رمان عمارت ارباب

خلاصه رمان عمارت ارباب : آریا مهر بعد از ۱۳ سال از آمریکا برمی گردد تا ارباب عمارت و روستای اجدادی خود شود.
درحالی که هیچ علاقه ای ندارد و به اجبار مادر بزرگ و مادرش ارباب شد.
آنیل دختری که به عمارت اربابی آمد تا در کنار مادربزرگش که خدمتکار عمارت است زندگی کند.
ولی جبر زمانه این دو نفر را کنار هم می گذارد تا با مشکلات و حقایق زندگیشان دست و پنجه نرم کنند…
بخشی از داستان رمان عمارت ارباب
آریامهر
سیگارم رو تو جا سیگاری روی میز خالی کردم و نفس عمیقی کشیدم.
بیشتر از یک ساله که برگشتم اینجا ولی هنوزم که هنوزه به زندگی جدیدم عادت نکردم. (بیشتر…)

دانلود رمان اشک شوکا به قلم نرگس حسینی(چیکسای) با لینک مستقیم

رمان اشک شوکا نسخه کامل

موضوع رمان : عاشقانه ، اربابی
تعداد صفحات : 175

رمان اشک شوکا

خلاصه رمان : شوکا دختر عموحسن، رعیت ارباب تیمور، در حال آماده کردن تدارکات عروسی با نامزدش رسول می باشد.
بهادر پسر تیمور بعد از سال ها از فرنگ باز می گردد و به همراه دوستانش برای تفریح چند روز به روستایی که پدرش ارباب آنجا هست می رود و در آنجا شوکا را می بیند و حادثه آفرین می شود.
شوکا اشک می ریزد برای بی پناهی و مظلومانه واقع شدنش… (بیشتر…)