دانلود رمان بغض من عشق او به قلم نگین یزدانی با لینک مستقیم
رمان بغض من عشق او نسخه کامل
موضوع رمان : عاشقانه ، اجتماعی
تعداد صفحات : 427
خلاصه رمان : آمدی و با گرمای وجودت، دستانم گرم شد، نفس هایم وصل به نفس هایت بود، جانم فدایت بود، تا این که مرا متهم خواندی و از من فاصله گرفتی…
زمانی که متوجه اشتباه خود شدی برگشتی، حال من آن آدم سابق نیستم و تو باید تاوان حکم بی گناهی ام را بدهی!…
قسمتی از داستان رمان بغض من عشق او
عسل دخترم حاضری؟
با صدای مامان به خودم اومدم…
از تو اتاق با صدای بلند گفتم:
-آره مامان جان الان میام پایین…
مامان: زود باش دختر جان الان می رسن…
-باشه…
مامان: بیا اینجا یه مقدار کمک کن، کمرم درد گرفت.
-چشم مادر عزیزم.
عرفان از تو آشپزخانه داد زد…
عرفان: باز هم این خود شیرین شروع کرد.
مامان: دختر منه دیگه چه می شه کرد؟!
عرفان پزشک عمومی هست و بیست و هفت سالشه و متاسفانه هنوز مجرد هست.
عرفان: تو یکی حواست رو جمع کن اون سینی چای داغ رو نریزی روی دوستم آبرومون رو به باد بدی!
-داداش این کارا دیگه قدیمی شده، یادمه یکی از دوست هام یک خواستگار براش اومد، از طرف خوشش نیامد به طرز خیلی زیبایی سوزوندش…
ولی من که همچین قصدی ندارم!
عرفان: نباید هم داشته باشی، سورنا خیلی با معرفت و کار درسته من خوب می شناسمش.
مامان: بسه دیگه باید یک فکرهایی هم برای تو بکنم، داری از دست میری پسر…
عرفان یک لبخند همراه با خجالت زد.
عرفان: به جان خودم اگه راضی باشم به خاطر من به خودت زحمت بدی!
مامان: من نگرانتم اگه این طوری بخوای ادامه بدی می ترشی بوی گند خانه رو بر می داره ها…
عرفان سری تکان داد و هیچ چیزی نگفت.
داشتم به…
نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان
بی نظیر
خوب بود و متفاوت