دانلود رمان بینوایان به قلم ویکتور هوگو با لينک مستقيم
دانلود رمان بینوایان نسخه پیدیاف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان بینوایان: عاشقانه ، تاریخی ، غمانگیز
نويسنده رمان: ویکتور هوگو
تعداد صفحات رمان: 53
خلاصهی رمان : داستان رمان در سال ۱۸۱۵ در بخشی از فرانسه به نام دینیلهبن آغاز میشود.
جایی که ژان والژان به عنوان یک روستایی پس از نوزده سال حبس (پنج سال برای دزدیدن نان برای سیر کردن خواهر و خانواده او و چهارده سال به خاطر فرارهای متعدد او) از زندان آزاد شده است.
او توسط مهمانخانه دار پس رانده میشود زیرا گذرنامه او زردرنگ است.
گذرنامه زردرنگ نشان میدهد که او پیش از این جبرکار بوده است.
او با عصبانیت در خیابان میخوابد.
اسقف خیراندیش دینیلهبن، مایرل به او پناه میدهد.
اما هنگام شب ژان والژان با ظروف نقرهی مایرل فرار میکند و…
قسمتی از متن رمان بینوایان
در اكتبر سال 1815 هنگام غروب، مردی چهل ساله و تنومند، با سر و وضعي ژوليده و خاک آلود و توبره بر دوش وارد شهر دینیله شد.
مرد كه لباسی زرد و مو و ريشهایی بلند داشت به شهرداری رفت و بيرون آمد و بعد به غذاخوریِ بهترين مسافرخانه شهر رفت و غذا و
جایی برای خواب خواست.
صاحب مسافرخانه از او پرسيد: پول مي دهيد؟
مرد گفت: بله پول دارم.
صاحب مسافرخانه پسركي را به شهرداری فرستاد و وقتي پسرک برگشت، به مرد گفت نمي تواند به او غذا و جای خواب بدهد چون می داند او كيست.
نام او “ژان والژان” است!
ژان والژان به صاحب مسافرخانه التماس كرد كه خسته و گرسنه است، اما فايده ای نداشت.
اين بود كه در خيابان اصلی به راه افتاد.
غمگين بود و احساس سرافکندگی مي كرد.
آن شب به كافه ديگری هم رفت، اما خبر ورود او در شهر پخش شده بود و كسي به او جای خواب و…
نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان
سایت خیلی عااااالی دارین