دانلود رمان ترنج و عطر بهار نارنج نوشته سما جم با لينک مستقيم
دانلود رمان ترنج و عطر بهار نارنج با فرمت هاي اندرويد، آيفون، پي دي اف، جاوا
موضوع رمان ترنج و عطر بهار نارنج: عاشقانه ، اجتماعی
نويسنده رمان: سما جم
تعداد صفحات رمان: 205 صفحه
خلاصه داستان: داستان دختری است که در کودکی، با دریافت تصویری بر پردهی سفید ذهنش، بزرگسالی مخدوشی برایش رقم خورده.
او عزم آن دارد که با مهربانترین همراه و همنوازش، خوشترین لحظات را بر اریکهی خیالش ثبت کند.
و آن که واقعیت این همراهی را به ته خط میرساند، همان اوست که…
قسمتی از رمان ترنج و عطر بهار نارنج
بهار: پاسخگوی پانصد و هفده بفرمایید؟
-کمک.. خانوم.. تو.. رو.. خدا.. کمک..
-الو.. الو.. صدام رو دارید؟
-کمکم.. کنید..
-عزیزم… خانوم… فکر کنم اشتباه گرفتید!
به جای هشت باید پنج می زدید که به اورژانس وصل بشه، اینجا صد و هجدهه، متوجه اید خانوم؟
صداش بریده بریده به گوشم میرسید.
-کمک.. کنید.. دستم.. ح.. س.. ندار.. ه… کمک..
با خودم گفتم: خدایا، این دیگه چیه؟ عجب گرفتاری شدم. حالا چی کار باید بکنم؟
صداش از ته چاه می اومد، یه طوری که انگار گوشی تلفن ازش فاصله داره.
سنش هم به نظر بالا می رسید. -خانوم گوش کنید، لااقل بگید کجایید؟ چه اتفاقی براتون افتاده؟
صدای زمزمه ی منقطعش، خیلی بد به گوشم میرسید.
-قل.. بم.. درد.. می.. کنه.
-میتونید آدرستون رو بگید؟
-خیابو.. ن مقا.. می.. کوچ.. ـه.. ته.. را.. نی.. پلا.. ک.. هفت.. زنگ.. یک.. خدا… یا..
-الو.. الو خانوم..
الان به اورژانس زنگ میزنم تا به کمکتون بیاد، می شنوید؟ ای بابا اینم که حرف نمیزنه.
خطش رو نگه داشتم و با خط دیگه، صد و پونزده رو گرفتم. صدای دختری توی گوشم پیچید.
-اورژانس تهران، بفرمایید؟
-سلام؛ یه مورد اورژانسی داریم.
-مشکلشون چیه؟
-ای وای! من از کجا بدونم…
نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان