دانلود رمان زمهریر هور به قلم معصومه آبی با لينک مستقيم
دانلود رمان زمهریر هور نسخه کامل پیدیاف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نويسنده رمان: معصومه آبی
تعداد صفحات: 870
خلاصهی رمان : یخبندان هیچ گاه پایان نخواهد پذیرفت وقتی خودت زمستان باشی!
آخرین فصلِ سال را هیچ پایانی نیست… رنگِ خون چون یاقوتی می درخشد وقتی بر سپیدی برف جاری شود.
خون می خواهد برایِ پایانِ زمهریرِ وجودش…
ماکان مردی است پر از خشم، پر از سرما، قسم خورده تا دستِ لرزان و دلِ یخ زده اش آرام نگیرد مگر زمانی که بکشد یا کشته شود.
آنقدر قساوت دیده که خود، قلبش را به دست گرفته و تقدیمِ زمستان کرده است، تا ببارد، تا یخبندان شود، تا قندیل ببندد…
قصه ای که جز بارشِ بارانِ خون بر سپیدی برف پایانی نخواهد داشت…
زمهریر هور به معنای خورشید یخ زده، جهنمِ سردِ خورشید، جایی که سرمایِ وحشتناک پایانیِ ندارد…
قسمتی از متن رمان زمهریر هور
چمدانش را بر زمین نهاد و شالِ پیچیده دورِ گردنش را اندکی آزاد کرد .
دستش را مشت نمود و نگاهی به درِ پیشِ رو انداخت، آرام، متفکر و بی حرکت.
رنگش پوسته پوسته شده و آثار گذر زمان بر آن مشهود بود .
به اطراف چشم چرخاند و همه چیز را به دقت زیر نظر گرفت، سپس به آرامی جلو رفت، زنگِ در را فشرد و کمی بعد صدایی بلند شد:
– کیه؟!
صدایِ مرد خشک بود و سرد:
– منم. باز کن!
لحظاتی بعد درِ فلزی با صدای بدی گشوده شد. پوزخندی زد:
– یه روغن می زدی بد نبود، کلِ شهر خبردار شدن!
مردی که در را گشوده بود، با پشتِ دست عرق از پیشانی گرفت و پوفی کشید:
– بیا تو، اوضاع داخل رو ببین، می فهمی چرا وقتِ روغن زدن به در رو نداشتم!
به آرامی از لای در گذشت، قد و قامت بلندش در…
نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان
فرمت apk دانلود نمیشه
لینک دانلود فرمت apk اصلاح شد