دانلود رمان محترم اثری از بهیه پیغمبری با لینک مستقیم
رمان محترم نسخه pdf و فایل قابل اجرا روی اندروید و آیفون
ژانر | عاشقانه، اربابی، اجباری
تعداد صفحه | 405
خلاصه رمان محترم : این رمان داستان زندگی محترم٬ دختر زیبای شمالی است که به اجبار به عقد خان ده تن میدهد و با این کار داغ به دل اسدالله، جوان زیبا و عاشق محترم میگذارند
بخشی از داستان رمان محترم
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن درآید بگشای تربتم را بعد از وفا و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید.
اواخر شهریور بود، ماهی که هوای دم کرده و شرجی گیلان رو به خنکی رفته و شالیزارهای خالی از ساقه های بر برکت برنج، محل چرای گاوهای پر شیر می شوند.
باد می وزید و بوی خوش دریا را، از دوردست ها با خود می آورد و آفتاب بی رمقی که هر لحظه در پس، ابری محو می شد، بر صحن حیاط روشن و پاکیزه ای که دیوارهایش پوشیده از پیچک های سبز و رقصان بود پرتو می افکند.
بانگ گوش خراش فروشنده ای دوره گرد که چانی از باقلا بر دوش گذاشته و فریاد می کشید:
««پاچ باقلا، پاچ باقلای رشته.»» در مارپیچ کوچه پسکوچه های تنگ و باریکی که دیوارهای قرمز آجریشان در نم و رطوبت باران، پیر و فرسوده بودند، می پیچید و…
نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان