دانلود رمان کسی پشت سرم آب نریخت به قلم نیلوفر لاری با لينک مستقيم
دانلود رمان کسی پشت سرم آب نریخت پی دی اف ، اندروید ، آیفون ، جاوا
موضوع رمان کسی پشت سرم آب نریخت: عاشقانه ، غم انگیز
نويسنده رمان: نیلوفر لاری
تعداد صفحات رمان 473 صفحه
خلاصه ی رمان : داستان این رمان عاشقانه است که شخصیت های آن درگیر ماجراهای متعدد از جنس جدایی، فریب و خیانت میشوند.
در بخشی از داستان رمان می خوانید که کلاس در سکوت سنگینی فرو رفته بود. تنها صدای قدم های آقای بهرامی، دبیر تاریخ، سکوت را می شکست.
گه گاهی بالای سر یکی از بچه ها می ایستاد و به پاسخ هایشان خیره می شد…
قسمتی از متن رمان کسی پشت سرم آب نریخت
خودكار را مي جويدم و پشت سر هم آهسته تكرار مي كردم: منگوقا آن پس از مسلمان شدن چه نامي اختيار كرد؟
چرا يادم نمي آمد.
اگر اين بيست و پنج صدم را از دست بدهم بيست نمي شوم. كاش يادم مي آمد اما يادم نيامد!
“وقت تمام شد بچه ها! لطفا ورقه ها بالا”
از ناراحتي نفس بلندي كشيدم و به ناچار ورقه را بالا بردم.
نگاهم به سميرا افتاد كه لبخندي حاكي از رضايت روي لبانش نقش بسته بود.
“باشد! اين بيست مال تو”
وقتي آقاي بهرامي برگه امتحان را از دستم گرفت با ديدين چهر ه در هم من فهميد كه نمره اي را از دست داده ام.
“غصه نخوريد خانم ستايش هميشه كه نبايد بيست بگيريد ”
زنگ كه به صدا در آمد با همان اعصاب به هم ريخته همراه ديگر بچه ها به حياط مدرسه رفتيم.
سميرا و نرگس از مقابلم گذشتند، صداي خنده هايش مثل چكش بر اعصابم مي كوبيد:
“من كه بيست مي گيرم! امتحان دستور زبان هم همينطور…”
وقتي نگاه مرا خيره ديد ريز خنديد و از من فاصله…
نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان
عاااااالی بود هر شخصی که یک رمان غمگین بخواد بخونه بهش این رمانو پیشنهاد می کنم، حرف نداره……
چقدر غمناک…
عالی بود حتما توصیه می کنم بخونید…