دانلود رمان یک زن وقتی به قلم نیلوفر قائمی فر با لينک مستقيم
دانلود رمان یک زن وقتی نسخه کامل پیدیاف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان یک زن وقتی: عاشقانه، اجتماعی
نويسنده رمان: نیلوفر قائمی فر
تعداد صفحات: 302
خلاصهای از رمان : اصلا مهم نیست نژادت چیست؟ دینت چیست؟ در چه قومی بزرگ شده ای؟
مهم اینه زن که باشی پشت پرده ای از یک نمایشی تمام بازیگرای روی سن با تقدیر تو نمایش را اجرا می کنند.
تقدیری را که حتما یک زن دیگه بانی رقم زدنش هست.
وقتی یک زن باشی در هر جایگاهی که باشی می شوی یک ماده شیری که حتی وقت شکار نرها هم ازش عقب می مانند!
نگاهش، دست های ظریفش، صدای نازکش… همه سلاح می شوند تا از دارایی خود دفاع کند.
وای به آن روزی که مدافع فرزندش بشود، آن لحظه حتی اگر الهه عشقم باشد لباس رزم به تن می کند تا بجنگد و از پاره تنش محافظت کند.
یک زن وقتی…
بخشی از متن رمان یک زن وقتی
چشمم روی تابلوی اسمش خشک شده بود.
باورم نمی شد تقدیر با من این کارو کرده باشه!
باید برم یا بمونم ادامه بدم به خاطر… به خاطر بچه ام! بند دلم پاره شد...
بچه ی من؟! الان داره چی کار می کنه؟!…
باورم نمی شه قرار برم پیشش، حتی خاله نیکول نذاشت ببینمش و بردش…
خدایا جواب دلتنگی هامو داری میدی ممنون… ممنون…
دستام چه قدر می لرزه…
به دستام که از شدت سرما نوک انگشتام گزگز می کرد نگاه کردم.
انگشت های باریک و ضعیفم سرخ بودن ،دارم میرم پیشش… قلبم ریخت پایین… تمومه صحنه های زندگیم اومد جلوی چشمم ،اون روزی که کنار گوشم گفت:
پول داروهای مادرتو می خوای؟! پول درمانشو؟؟
و من زل زده بودم توچشمش و ناتوان نگاهش می کردم، قلبم می لرزید از جمله…
نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان
خوب نبود