دانلود رمان فصل بادبادک ها نوشته مهسا زهیری با لينک مستقيم
دانلود رمان فصل بادبادک ها با فرمت هاي اندرويد، آيفون، پي دي اف، جاوا
موضوع رمان فصل بادبادک ها: عاشقانه ، اجتماعی ، معمایی
نويسنده رمان: مهسا زهیری
تعداد صفحات رمان: 255 صفحه
خلاصه داستان: شیده تنها وارث خانواده بزرگ عمادزاده است که قبلا ازدواج ناموفقی داشته.
او برادر جوانش رو پنج سال پیش، در یک حادثه مشکوک از دست داده.
حالا به نظر می رسه افراد متفاوتی با نیت های مختلف قصد نزدیک شدن به او را دارن.
داستان رمان پیرامون راز مرگ شهرام و روابط پیچیده ی سه خانواده (شریک) ثروتمند هست.
در نهایت تصمیم گیری شیده، زندگی اون رو در تقابل با شیوه ی زندگی مادرش قرار میده…
قسمتی از رمان فصل بادبادک ها
در اتاق با صدای قـژقـژ باز شد و من و مهرناز سکوت کردیم.
مهین خانوم با لبخند جلو اومد.
نگاهم به ظرفهای خوراکی های توی سینی افتاد که از مدلهای مختلف بود.
سینی رو روی میز گذاشت و گفت: تو رو خدا تعارف نکنید. بفرمایید.
– ممنون. همه چی هست. چرا زحمت کشیدید؟
– چه زحمتی. نوش جان.
گاهی که برای رسوندن مهرناز سری به خونهشون میزدم، وضع همین بود.
مهین خانوم هر چی تو خونه بود میآورد وسط که من رو حسابی خجالت زده می کرد.
همین که بیرون رفت، مهرناز گفت: بخور دیگه. بعداً سر من غر میزنه.
به پوست میوههای توی ظرف اشاره کردم و گفتم: خوردم دیگه.
بعد از چند ثانیه به حرف اومد: نمیخوام بیرونت کنم ولی دیرت نشه.
خندیدم و گفتم: حوصله ندارم.
– تو که بالاخره میری، حداقل زودتر برو که حاضر شی.
راست میگفت. دکمههای باز مانتوم رو بستم و بلند شدم. کیفم رو برداشتم و گفتم: تو هم که طبق معمول نمیای!
– «نادری» همینطوری چشم دیدنم رو نداره. اگه تو مهمونی خصوصی شون بیام که حتما اخراجم…
نویسنده و ناشر محترم اگر خواستار حذف این رمان از تارنمای novelz.ir هستید وارد لینک زیر شویدفرم درخواست حذف رمان
یکی از اولین رمان هایی بود که خوندم… بی نهایت زيبا و دوست داشتنی… ممنون از خانم زهیری