سایت دانلود رمان های جذاب ایرانی : ورود به رمان استار

دانلود رمان باز دوباره من و تو نوشته طناز بیدبرگ با لينک مستقيم

دانلود رمان باز دوباره من و تو با فرمت های اندرويد، آيفون، پی دی اف، جاوا
موضوع رمان باز دوباره من و تو: عاشقانه ، طنز
نويسنده رمان: طناز بیدبرگ
تعداد صفحات رمان: 73 صفحه

دانلود رمان باز دوباره من و تو

خلاصه داستان: داستان این رمان درباره ی دختری به نام سانیا است.
همه چیز از یک خواب عجیب شروع می شود.
سانیا به خاطر سوء تفاهمی که واسه دوستش پیش میاد، به خاطر دوستش مجبور به انجام یک سری کارها می شود.
که این کارها بسیار زیاد به ضررش تموم می شه.
و با امیرعلی یک سری قول و قرار می گذارن که در بین همه این قضایا امیرعلی مغرور همش سانیا رو اذیت می کنه و…
قسمتی از رمان باز دوباره من و تو
اینجا خیلی تاریکه!
آخه چرا یه راه نجات پیدا نمی شه،
من بتونم از این جا بیام بیرون؟
داد می زنم کمک… کمک سپهر… مامان… بابا… کمکم کنین!
من تنهام خیلی می ترسم! اینجا خیلی سرد و تاریکه!

(بیشتر…)

دانلود رمان هدیه خداوند نوشته mahsaaa با لينک مستقيم

دانلود رمان هدیه خداوند با فرمت هاي اندرويد، آيفون، پي دي اف، جاوا
موضوع رمان هدیه خداوند: عاشقانه ، پلیسی ، اجتماعی
نويسنده رمان: mahsaaa
تعداد صفحات رمان: 140 صفحه

دانلود رمان هدیه خداوند

خلاصه داستان: مرسانا بزرگمهر دختری از جنس شیطنت، زرنگ و باهوش، دختری نمازخوان و با خدا، از جنس نور…
طی ماموریتی که بهش میدن با دوست برادرش آشنا میشه، هر دوشون پلیسن و همکار هستن.
این‌طور میشه که سرنوشتشون با هم رقم می‌خوره و…
قسمتی از رمان هدیه خداوند
“مرسانا”
صبح با صدای گوشیم از خواب بیدار شدم.
به ساعت نگاه کردم، ساعت پنج ربع کم بود، بلند شدم و دستشویی رفتم و وضو گرفتم و نمازم رو خوندم.
آماده رفتن شدم مقنعه سبز و چادرم، خب تکمیل شدم، همیشه لباسای، مانتوی سبز، شلوار مشکی کارم رو می پوشم، کلی به خودم ماشاءا… میگم، وای که چه قدر من این لباسا رو دوست دارم.
اومدم پایین فکر کنم همه خواب باشن.
نوچ، زهی خیال باطل، همه بیدارن یعنی من و مامانم و مهیار داداشم، همون طور که می رفتم به آشپزخونه.

(بیشتر…)

دانلود رمان ارباب زاده مغرور من از الهه آتش با لینک مستقیم

دانلود رمان ارباب زاده مغرور من با فرمت های pdf,apk,epub,jar

موضوع رمان: عاشقانه ، اربابی
نویسنده رمان: الهه آتش

دانلود رمان ارباب زاده مغرور من

خلاصه رمان: اربابی از تبار سیاهی، قدرت و خشونت دختر ارباب دختری از جنس سکوت، آرامش، پاک، ساده و عاشق خدمتکار ارباب پسری از جنس سنگ و انتقام اما مهربون حالا این دختر قصه عاشق پسر قصه مون میشه و زمانی که ارباب متوجه میشه حالا چی در انتظار این دو نفر است…
قسمتی از رمان ارباب زاده مغرور من
_: یسنا یسنا بیا، دوباره رحیم افتاده به جون یکی تو رو خدا بیا.
_: باز چی شده؟ من حوصله کل کل کردن با اون دیو دو سرو ندارم. (بیشتر…)