سایت دانلود رمان های جذاب ایرانی : ورود به رمان استار

دانلود رمان بازگشت ارباب جوان به قلم عاطفه با لينک مستقيم

دانلود رمان بازگشت ارباب جوان با فرمت پی دی اف، اندرويد، آيفون، جاوا

موضوع رمان بازگشت ارباب جوان: عاشقانه ، اجتماعی ، اربابی
نويسنده رمان: عاطفه
تعداد صفحات رمان 125 صفحه

دانلود رمان بازگشت ارباب جوان

خلاصه رمان : رمان درباره دختری به اسم ماهرخه که توی روستا با خانواده عموش زندگی می کنه…
سال ها پیش خانوادش رو از دست داده و عموی ماهرخ اربابه روستاهم هست و…
قسمتی از متن رمان بازگشت ارباب جوان
تو اتاق زیر شیروونی نشسته بودم و خاطرات رو مرور می کردم زمانی که بابا زنده بود و هیچ غم و غصه ای نداشتم.
تنها نبودم پدرم که بود کل تنهایی هامو پر می کرد.
پدرم که بود هیچ کس نمی تونست آزارم بده.
ولی حالا کل دنیا انگار با من دشمنن…
حالا دیگه باید زیر این کوله بار غم و غصه هام طاقت بیارم…
حالا که عمو رو از دست دادم حالا دیگه تنهای تنها شدم دیگه کسی نمی تونه در برابر آزارای زن عمو منو نجات بده.

(بیشتر…)

دانلود رمان کابوس رویاهام نوشته مرضیه اخوان نژاد با لینک مستقیم

دانلود رمان کابوس رویاهام با فرمت های pdf,apk,epub,jar
موضوع رمان کابوس رویاهام: اجتماعی ، عاشقانه ، اربابی
رمان کابوس رویاهام نوشته: مرضیه اخوان نژاد
تعداد صفحات رمان: 870 صفحه

دانلود رمان کابوس رویاهام

خلاصه داستان: شدی کــابوس رویـاهام، تموم زندگیـم دود شد، یه احساسـی تو قلبـم بود، که اونم نیست و نابـود شد
داستان این رمان درباره زندگی دختری به اسم یسنا ست که در کودکی مادرش رو از دست داده و با پدرش که مردی متعاده زندگی میکنه.
پدر یسنا تو یک بازی شرطی شکست میخوره و طلبکارش که مردی اخمو و عصبی ست یسنا رو به عنوان یک خدمت کار به خونه اش میاره.
اما آن مرد در اصل یسنا رو برای پسرش که آدم درستی نبوده به خونه میاره و…
قسمتی از رمان کابوس رویاهام
روی زمین نشسته بودم و مشغول ورق زدن کتاب های درسیم بودم.
همه اش میترسیدم امسال درس زبان رو بیفتم.
هرچی میخوندم تو مغزم فرو نمیرفت.
با خشم کتاب رو بستم و سرم رو تو دستهام گرفتم. لعنت به این درس…

(بیشتر…)

دانلود رمان یغمای بهار نوشته الف.کلانتری (یاسی) با لینک مستقیم

دانلود رمان یغمای بهار با فرمت های pdf,apk,epub,jar
موضوع رمان یغمای بهار: عاشقانه ، اجتماعی ، اربابی
رمان یغمای بهار نوشته: الف.کلانتری (یاسی)
تعداد صفحات رمان: 1379 صفحه

دانلود رمان یغمای بهار

خلاصه داستان: دلارای ایلیاتی با فرار از بند اسارت، خود را به بهشت شانه های مردی رساند که خان بود و سیبی ممنوعه…
(یک من‬، یک تو‬ و دنیایی حرف… یک کلام، درد و‬ درد و‬ درد…)
قسمتی از رمان یغمای بهار
_امروز پنجمین خرابکاریه، مراسم چهلم خراب شه دودمان همه رو به‬ باد می‬دم.‬
‫صدای فریادش آن قدر گویا و رسا بود که صدا از هیچ کس در نمی‬ آمد.‬
‫معمولا از زمانی که برگشته بود، صدایش به گوش کسی نمی رسید و‬ ذات کم‬ حرفش با خارج رفتن هم عوض نشده بود.‬
‫سر همه پایین بود و کسی آتش گرفتن خرمن گندم را گردن نمی‬ گرفت.‬
‫دندان قروچه ای کرد و نفرتش از این ملک و خان بودن را سر آن ها‬ خالی کرد:‬
‫_وای به روز کسی که بدونم تموم این خرمن سوزوندنا، زیر سر اونه.

(بیشتر…)