دانلود رمان قصر متروکه خوناشام به قلم مریم دغاغله با لينک مستقيم

دانلود رمان قصر متروکه خوناشام نسخه کامل پی‌دی‌اف، اندروید، آیفون

موضوع رمان: ترسناک، تخیلی
نويسنده رمان: مریم دغاغله
تعداد صفحات: 101

رمان قصر متروکه خوناشام

خلاصه‌‌ رمان : آلیس با شنل مخمل خود به راه خود به درون جنگل ادامه داد.
هوا بسیار سرد بود و هیاهوی او شاخه های در هم پیچیده درختان را به حرکت در آورده بود.
صدای جغدها روی اعصابش بود و باعث میشد تا اتفاقات بیشتری را به خاطر بیاورد.
یاد حرف های جی اسمال وود افتاد، سرگروه گرگ نماها او بود و گفته هایش همیشه مورد قبول همه بود. (بیشتر…)

دانلود رمان نفرین رخسار نوشته مهدیه مومنی با لينک مستقيم

دانلود رمان نفرین رخسار با فرمت هاي اندرويد، آيفون، پي دي اف، جاوا
موضوع رمان نفرین رخسار: ترسناک
نويسنده رمان: مهدیه مومنی
تعداد صفحات رمان: 66 صفحه

دانلود رمان نفرین رخسار

خلاصه داستان: داستان این رمان درباره هشت نفره که داخل یک ویلا می روند.
آنها قصد دارن نفرین ویلا رو رو که باعث مرگ آدم ها می شه باطل کنند.
آنها باید بفهمن راز اون ویلا چیه که هر شخصی که وارد ویلا می شه دیگه زنده بیرون نمیاد.
آیا موفق میشن یا اونا هم داخل ویلا قربانی میشن؟!
قسمتی از رمان نفرین رخسار
“پـیـام”
توی اتاقم با استرس قدم می‌زدم.
دلم هیجان می خواست و گاهی حتی این حس برام خطر آفرین بود ولی نمی تونستم بی خیالش بشم.
منتظر بودم تا دوستم تماس بگیره و در مورد اون ویلا که نفرین شده بود باهام حرف بزنه.
صدای در اتاقم اومد و بعداز ثانیه ای مادرم وارد شد:
-پیام جان…
جلو رفتم و پاسخ دادم:
-بله مامان؟ چی شده؟
مادرم روی مبل نشست و گفت:
-پسرم باید درمورد یک موضوعی باهم صحبت کنیم.

(بیشتر…)

دانلود رمان معشوقه شیطان نوشته آنیتا سالاریان با لینک مستقیم

دانلود رمان معشوقه شیطان با فرمت های pdf,apk,epub,jar

موضوع رمان: اجتماعی ، عاشقانه ، ترسناک
رمان معشوقه شیطان نوشته: آنیتا سالاریان
تعداد صفحات رمان: 612 صفحه

دانلود رمان معشوقه شیطان

خلاصه داستان: اطرافیان پرنیا فکر می کنند که پرنیا به خاطر تجربه ی وحشتناک و دردآوری که داشته دچار اختلال های روانی شده و چیزهایی که می بینه و می شنوه صرفا توهم و از علایم بیماریشه.
برای عوض کردن حالش اونو با دوستای خانوادگیشون به سفر می فرستن، غافل از این که دوستاشون به شدت به احضار جن و روح علاقه پیدا کرده اند.
همین علاقه زمینه ساز آشنایی پرنیا با کسی می شه که معتقده ریشه ی تمام توهماتشه.
قسمتی از رمان معشوقه شیطان
ﻣﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ را ﭘﻮﺷﺎﻧﺪه ﺑﻮد. ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻢ ﺑﯿﺮون ﻣﺎﺷﯿﻦ را ﺑﺒﯿﻨﻢ.
ﺷﯿﺸﻪ ﺟﻠﻮی ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺧﻮرد ﺷﺪه ﺑﻮد.
دود ﺳﯿﺎﻫﯽ از‬ ﮐﺎﭘﻮت ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ. ﺳﻘﻒ و در ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﭽﺎﻟﻪ ﺷﺪه ﺑﻮدﻧﺪ. و ﻓﻀﺎی ﺑﯿﺮون ﺑﯿﻦ ﻣﻪ ﮔﻢ ﺑﻮد.
ﺳﺮﻣﺎي ﻫﻮا ﻟﺮزه ﺑﺮ ﺗﻨﻢ اﻧﺪاﺧﺖ. ﺑﺨﺎر از دﻫﺎﻧﻢ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ. دﺳﺖ ﻫﺎﯾﻢ را ﺑﺎﻻ آوردم. دﯾﺪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﺗﺎر ﺑﻮد.

(بیشتر…)