دانلود رمان زندگی یک لیلی از نویسنده زهره دهنوی با لينک مستقيم

دانلود رمان زندگی یک لیلی پی دی اف ، اندروید ، آیفون ، جاوا
موضوع رمان زندگی یک لیلی: عاشقانه ، اجتماعی
نويسنده رمان: زهره دهنوی
تعداد صفحات رمان 842 صفحه

رمان زندگی یک لیلی

خلاصه ی رمان : بانوی داستان من ماشین گران قیمت زیر پایش نیست…
بانوی داستان من غروری از جنس غیرت دارد…
بانوی داستان من سردی و گرمی روزگار را چشیده است…
بانوی قصه ی من از هر مردی، مرد تر است و در پی تمام زنانگی هایش مردی به تمام معناست…
و این بانوی لیلی نام یک مجنون دارد که در پی لیلی دیوانه وار زمین و آسمان را برای بدست آوردنش به هم می دوزد…
قسمتی از متن رمان زندگی یک لیلی
کفش هام رو پوشیدم، لیدا با بی قراری گفت:
آبجی باز کجا میری؟؟؟
میری مغازه ی مش عباس کار،کنی؟؟؟
لبخندی به روش زدم و گفتم:
برو خواهر من آماده شو که مکتب خونه ات دیر نشه…

(بیشتر…)

دانلود رمان ازدواج ممنوع نوشته زهره دهنوی با لينک مستقيم

دانلود رمان ازدواج ممنوع با فرمت های اندرويد، آيفون، پی دی اف، جاوا
موضوع رمان ازدواج ممنوع: عاشقانه ، کمدی
نويسنده رمان: زهره دهنوی
تعداد صفحات رمان: 650 صفحه

دانلود رمان ازدواج ممنوع

خلاصه داستان: داستان این رمان درباره دختری است که سه دوست نزدیک، صمیمی و هم عقیده دارد.
آنها اسم خودشون رو ازدواج ممنوعی ها گذاشتند، یعنی اینکه هیچ وقت ازدواج نمی کنند و اصلا اهل ازدواج نیستند.
داستان رمان را دنبال کنید تا ببینید آنها اصلا ازدواج می کنند یا این زندگی مجردی را به ازدواج ترجیح می دهند!؟…
قسمتی از رمان ازدواج ممنوع
پشت در ایستاده بودم و منتظر علامت دوستانم بودم تا با لنگه کفش فرود بیام بر کله ی مبارکش…
با اومدن صدای در دیدم بچه ها دارن ابرو بالا می ندازن.
سری تکون دادم و انگشتم رو به نشونه ی هیس گذاشتم روی بینیم.
همین که صدای تق در اومد به جلوی در پریدم.

(بیشتر…)

دانلود رمان خانم ریزه میزه نوشته زهره دهنوی با لینک مستقیم

دانلود رمان خانم ریزه میزه با فرمت های pdf,apk,epub,jar

موضوع رمان خانم ریزه میزه: عاشقانه ، طنز
رمان خانم ریزه میزه نوشته: زهره دهنوی

دانلود رمان خانم ریزه میزه

خلاصه داستان: در این رمان دختره فوق العاده شیطونی داریم به اسم الناز.
الناز که سعی در در آوردن حرص پسر عمه اش سیاوش دارد، در این میان اتفاقات خنده دار، احساسی و عاشقانه رخ میده.
بخونید ببینید آیا به هدفش میرسه یا نه… 
قسمتی از رمان خانوم ریزه میزه
با صدای جیغی مامان یه مترررر پریدم هوا، ای خدااااااااااا، آخه چرا من بیچاره فلک زده گناخکی رو به حال خودم نمیزارن؟؟؟؟؟؟‬
مامان: النااااااااززززز……….. الناززززززز……. پاشو دختر……. کلاست دیر میشهه‬ هااااا………!!‬
من؛ بااااوشههههه مادر من بیدااااارررر شددددممممم لطفا جیغ حیغ نکنیدددد.‬
درحالی که دست به کمر نگاهم میکرد گفت:
اگه جیغ نزنم تو که از خواب بیدار نمیشی، کلاست دیر شد.‬
من: اصلا دلم نمیخااااااد برررم کالاااااسسسسس.‬
مامان: پاشو پاشو بهونه نیار این بار اگه توی کنکور درجا بزنی من میدونم و تو.

(بیشتر…)