دانلود رمان گلبرگ به قلم شایسته نظری با لينک مستقيم

دانلود رمان گلبرگ نسخه پی دی اف، اندرويد، آيفون، جاوا
موضوع رمان گلبرگ: عاشقانه ، اجتماعی
نويسنده رمان: شایسته نظری
تعداد صفحات رمان 335 صفحه

رمان گلبرگ

خلاصه رمان : داستان این رمان درباره ی دختری دلسوز و فداکار به نام گلبرگ می باشد.
او با سن کمی که دارد به خاطر خانواده اش مجبور می شود بیرون از خانه در شیفت شب مشغول به کاری شود.
با قدم گذاشتن در این مسیر خطرات و مشکلات تلخ و گاهی مسائل شیرین برایش به وجود می آید.
این دختر فداکار به خاطر خانواده اش بهترین موقعیت زندگی اش را پس می زند تا بتواند کار کند که…
قسمتی از متن رمان گلبرگ
امروز بعد از چند ماه زحمت با هزار امید رفتم سر جلسه ی کنکور…
خدا کنه قبول شم.
با وضع مالی که ما داریم نمی تونم برم دانشگاه آزاد، پس همه ی امیدم به قبول شدن در کنکور سراسری هست..
چون رشته ی فنی و حرفه ای خوانده بودم یک سال زودتر کنکور دادم.

(بیشتر…)

دانلود رمان عقد غیابی به قلم شایسته نظری با لينک مستقيم

دانلود رمان عقد غیابی با فرمت پی دی اف، اندرويد، آيفون، جاوا

موضوع رمان عقد غیابی: عاشقانه ، اجتماعی
نويسنده رمان: شایسته نظری
تعداد صفحات رمان 454 صفحه

رمان عقد غیابی

خلاصه رمان : نیکای داستان ما دختری است از یک خانواده ی پول دار…
پدرش صاحب چندین شرکت و کارخانه ی بزرگه است، ولی از بد روزگار یا سرنوشت نیکا، نصف دارایش رو از دست می دهد.
این موضوع برای دختر داستان ما مشکلاتی را به همراه دارد…
قسمتی از متن رمان عقد غیابی
از این استاد اخمو خوشم نمیاد انگار ارث باباشو از من می خواد.
النا سری تکون داد و زد پس سرم…
_واقعا خیلی رو داری دختر!
وقتی تو کاریکاتورش رو می کشی و سر کلاس آدامس باد می کنی چه انتظاری داری؟
شونه هامو بالا انداختم…
_حقشه از همون اول با همه سر ناسازگاری داشت منم تلافی کردم.
حالا بیا بریم که دیر شد.
هر دو سوار بی ام وی سفیدم شدیم و شوخی کنان به راه افتادیم.
همیشه آهنگ بی کلام دوست داشتم ضبط رو روشن کردم. نگاهم سمت النا کشیده شد.

(بیشتر…)

دانلود رمان آیدا و مرد مغرور نوشته شایسته نظری با لینک مستقیم

دانلود رمان آیدا و مرد مغرور با فرمت های pdf,apk,epub,jar

موضوع رمان: عاشقانه ، اجتماعی
نویسنده رمان: شایسته نظری

رمان آیدا و مرد مغرور

خلاصه ی داستان: آیدا دختری شیطون شوخ بذله گو که در کودکی والدینش را از دست داده و درحال حاضر تحت سرپرستی عمویش زندگی می کند که طی جریاناتی در سن کم مجبور به ازدواج با مردی مغرور و شکست خورده با فاصله ی سنی زیاد می شود.
و سختیهای و دردهای زیادی را متحمل می شود.
سختیهایی از جنس تحمیل از جنس نادیده شدن و سختیهای از جنس غم و حسرت…
قسمتی از رمان آیدا و مرد مغرور
ای بابا…
سارا زود باش دیرم شد امروز دیگه زن عموم بیچارم میکنه.
اگه دیر برسم خونه.
سارا با کلافگی اخمی کرد.
ای تو روح زن عموت که نمیزاره کمی نفس بکشیم.
انقد نق نزن راه بیفت دیگه امروز رفته خونه مادرش اگه برگرد و شام حاضر نباشه تا دو هفته نق میزنه به جونم.

(بیشتر…)