رمان باز دانلود رمان ایرانی رمان pdf رمان آنلاین

دانلود رمان عشق خوش نام من اثری از بهاره نوری با لینک مستقیم

رمان عشق خوش نام من نسخه pdf و فایل قابل اجرا روی اندروید و آیفون

ژانر | عاشقانه
تعداد صفحه | 415

رمان عشق خوش نام من

خلاصه رمان عشق خوش نام من : همه چیز از یک تماس غیرمنتظره شروع می‌شود.
دلارا مأمور نفوذی پلیس و نزدیک‌ترین دوست بهاره بر اثر شلیک گلوله به کما می‌رود.
همین موضوع بهاره را برای کامل کردن کار نیمه‌تمام دلارا وارد ماجرای پر پیچ و خمی می‌کند.
قصه‌ای پر از ریسک و خطر در کنار سرگردی کارکشته که در کنار تمام اضطراب‌ها برایش اتفاقات جدیدی را رقم می‌زند… (بیشتر…)

دانلود رمان ماهی زلال پرست اثری از آزیتا خیری با لینک مستقیم

رمان ماهی زلال پرست نسخه pdf و فایل قابل اجرا روی اندروید و آیفون

ژانر | عاشقانه، معمایی
تعداد صفحه | 1998

رمان ماهی زلال پرست

خلاصه رمان ماهی زلال پرست : “ماهی زلال پرست” قصه ی یک روحانی و قاضی دادگستری است به نام یاسین میرمعزی که در جریان پرونده ی داریوش، به اتهام رشوه خلع لباس می شود.
داستان دو خط اصلی و عمده دارد که یکی قصه ی یاسین و بهنوش و دیگری داستان هادی و حدیثه است.
بهنوش، دختر داریوش که برای رفع اتهام از پدر خود وارد این پرونده شده بود، در تعامل و همراهی با یاسین، اتفاقاتی را رقم می زند که هیچکس انتظار آن را ندارد. (بیشتر…)

دانلود رمان محترم اثری از بهیه پیغمبری با لینک مستقیم

رمان محترم نسخه pdf و فایل قابل اجرا روی اندروید و آیفون

ژانر | عاشقانه، اربابی، اجباری
تعداد صفحه | 405

رمان محترم

خلاصه رمان محترم : این رمان داستان زندگی محترم٬ دختر زیبای شمالی است که به اجبار به عقد خان ده تن می‌دهد و با این کار داغ به دل اسدالله، جوان زیبا و عاشق محترم می‌گذارند
بخشی از داستان رمان محترم
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن درآید بگشای تربتم را بعد از وفا و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید. (بیشتر…)

دانلود رمان هاریکا اثری از صبا تهرانی با لینک مستقیم

رمان هاریکا نسخه pdf و فایل قابل اجرا روی اندروید و آیفون

ژانر | عاشقانه
تعداد صفحه | 143

رمان هاریکا

خلاصه رمان هاریکا : من هاریکام، دختری که اتفاقات غیر قابل باوری واسش افتاده و اتفاقات دوباره مرور
میشن.
سوال اینجاست که چه‌جوری و چرا؟
خودم هم نمی دونم، ولی تا چشمام رو باز کردم، زمان به عقب برگشته بود.
با یک یادداشت ساده به یک سال قبل برگشتم. حالا دوباره من برگشتم و اینجام اتفاقات دوباره مرور میشن.
تا چشم‌هام رو باز کردم دقیقا وسط حادثه قرار داشتم و حالا منم که همه رو شگفت زده می کنم، چون من از همه‌ی اتفافات خبر دارم… (بیشتر…)