دانلود رمان آتش شبق از نویسنده نیلوفر قائمی فر با لينک مستقيم

دانلود رمان آتش شبق با فرمت پی‌دی‌اف، نسخه اندروید، نسخه آیفون، جاوا

موضوع رمان آتش شبق: روانشناسی ، اجتماعی
نويسنده رمان: نیلوفر قائمی فر
تعداد صفحات رمان: 844

رمان آتش شبق

خلاصه‌ی رمان : “مقدمه نویسنده” “حتما مطالعه شود!”
پیش از شروع داستان آتش شَبَق لازم دانستم توضیحات مربوط به موضوع رمان رو در چند سطر براتون بیان کنم.
خواهشمندم قبل از مطالعه رمان حتما توضیحات را بخوانید.
رمانی که اکنون می خوانید در مورد جامعه بزرگ bdsm است.
تا مادامی که حدود روابط bdsm به طرفین آسیبی نرساند و قابل کنترل باشد صحبتی در موردش نخواهیم کرد و تنها به عنوان انتخاب رهایش می کنیم.
اما اگر از حد مجاز و خصوصی خود گذر کند دیگر به عنوان یک گرایش شناخته نمی شود.
یعنی زمانی که منجر به آسیب فردی و اجتماعی چه در مقوله ی روانی چه اجتماعی بشود…

(بیشتر…)

دانلود رمان بی‌تار و پود از نویسنده فاطمه حیدری با لينک مستقيم

دانلود رمان بی‌تار و پود نسخه پی‌دی‌اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان بی‌تار و پود: عاشقانه ، معمایی ، اجتماعی
نويسنده رمان: فاطمه حیدری
تعداد صفحات رمان: 1012

رمان بی‌تار و پود

خلاصه‌‌ای از رمان : داستان رمان در مورد دو زوج است که در یک آپارتمان و در همسایگی یکدیگر زندگی می کنند.
دو زوج با نوع زندگی کاملا متفاوت و دیدگاه هایی که از زمین تا آسمان با یکدیگر فاصله دارند.
“دل من زن روستایی است، با چارقد گلگلی و چای که همیشه پای دار قالی سرد می شود…
دل من زن روستایی است…
دل من از جنس تار است و پود احساس تو…
چه قیمتی است این عشق دستبافت؟!”
قسمتی از متن رمان بی‌تار و پود
پناه:
جمعه های دوست داشتنی من…
جعمه های پر انرژی من…
نگاهی به ساعت می اندازم، دوازده و بیست و پنج دقیقه را نشان می دهد.

(بیشتر…)

دانلود رمان احساس عجیب از نویسنده سارا حسینی با لينک مستقيم

دانلود رمان احساس عجیب پی دی اف ، اندروید ، آیفون ، جاوا
موضوع رمان احساس عجیب: عاشقانه ، اجتماعی
نويسنده رمان: سارا حسینی
تعداد صفحات رمان 987 صفحه

رمان احساس عجیب

خلاصه ای از رمان : داستان رمان احساس عجیب روایتگر زندگی دختری است که طراح لباس می باشد.
دو سال پیش شخصی که دوستش دارد اورا ترک می کند و حالا پس از دو سال میثم با عشقی زیاد نسبت به گذشته برمی گردد.
میثم ادعا می کند که فقط اسیر توطئه شده بود.
ولی آیا سارا هنوز هم مانند گذشته می تواند عاشقانه های میثم را قبول کند؟!…
قسمتی از متن رمان احساس عجیب
کلافه چشم هامو بستم و توی دلم با خدا صحبت کردم…
چشم هامو باز کردم، میثم منتظر و نگران به من خیره شده بود، با لحن محکمی گفتم:
_نه…

(بیشتر…)